رضا پهلوی (۲۴ اسفند ۱۲۵۶ خورشیدی آلاشت، مازندران – ۴ مرداد ۱۳۲۳ خورشیدی ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی) معروف به رضاخان، رضاخان میرپنج، رضاخان سردارسپه و پس از آن رضاشاه و
رضاشاه کبیر، شاه ایران (از ۱۳۰۴ خورشیدی تا
۱۳۲۰ خورشیدی) و بنیانگذار دودمان پهلوی بود.
پادشاهی رضا شاه پایان فرمانروایی قاجاریان و
آغاز دوران رژیم پهلوی بود که با انقلاب ۱۳۵۷ ایران به
پایان رسید.
رضا که کودکی یتیم بود دوران
خردسالی را در فقر گذراند. از نوجوانی به نظام پیوست و مدارج ترقی را طی نمود. در کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، نیروهای قزاق به
فرماندهی رضاخان تهران را اشغال کردند .رضاخان ابتدا در مقام وزیر
جنگ، بسیاری از ناآرامیها و راهزنیها را از بین برد. در سوم
آبان ۱۳۰۲ رضاخان
با فرمان احمدشاه قاجار به
نخستوزیری منصوب
شد و ابتدا تلاشی در جهت جمهوریخواهی کرد. ولی در سال ۱۳۰۴ به
پادشاهی رسید.
وی سرانجام در سال ۱۳۲۰، پس از اشغالشدن ایران بر
دست متفقین، تحت فشار بریتانیا مجبور
به ترک سلطنت گردید و سه سال بعد در شهر ژوهانسبورگ در
آفریقای جنوبی به
مرگ طبیعی درگذشت.
سلطنت رضا شاه شاهد ایجاد
نظم نوین بود. او برای تضمین قدرت مطلق خود، روزنامههای مستقل را بست، مصونیت
پارلمانی را از نمایندگان گرفت و مهمتر از آن، احزاب سیاسی را از بین برد. حزب
تجدد که صادقانه از رضاشاه حمایت کرده بود، نخست جای خود را به حزب ایران نو و سپس
حزب ترقی – سازمانی به تقلید از حزب فاشیست بنیتو موسولینی و
حزب جمهوریخواه مصطفی کمال آتاترک – داد. ولی همین حزب ترقی نیز به زودی به گمان اینکه اندیشههای خطرناک
جمهوریخواهانه دارد برچیده شد. او با بدست آوردن قدرت بلامنازع، اصلاحاتی اجتماعی را آغاز کرد.
رضاشاه در دوران قدرت، اصلاحاتی انجام داد که هرچند قاعدهمند نبود، نشان میدهد
که وی خواهان ایرانی بود که از یکسو رها از نفوذ روحانیون، دسیسه بیگانگان، شورش
عشایر و اختلافات قومی، و از سوی دیگر دارای موسسات آموزشی به سبک اروپا، زنان متجدد و شاغل در
بیرون از خانه، ساختار اقتصادی نوین با کارخانههای دولتی، شبکههای ارتباطی،
بانکهای سرمایهگذار، و فروشگاههای زنجیرهای باشد. او برای رسیدن به هدفش
–بازسازی ایران طبق تصویر غرب- دست به مذهبزدایی، برانداختن قبیلهگرایی، گسترش ملیگرایی، توسعه آموزشی و سرمایهداری
دولتی زد.
لقبها
رضاشاه
در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل گوناگون به القاب مختلفی خوانده شدهاست. در جوانی به نام ناحیهای
که از آن برخاسته بود «رضا
سوادکوهی» نامیده
میشد. با ورود به نظامیگری به مناسبت استفاده از مسلسل
ماکسیم به «رضا ماکسیم» و بعدها به «رضاخان» و سپس، با ذکر درجه نظامیاش، به «رضاخان
میرپنج» شناخته شد. پس از کودتای
۳
اسفند ۱۲۹۹ و به دستگرفتن وزارت جنگ و فرماندهی
کل قوا، او را «سردار سپه» میخواندند. پس از رسیدن به پادشاهی و گزیدن
نام خانوادگی پهلوی به «رضاشاه
پهلوی» (پیش
از این نام
خانوادگی در ایران کار نمیرفتهاست و رضا شاه برای
اولین بار استفاده از نام خانوادگی را اجباری کرد) شناخته
شد. در سال ۱۳۲۸ با
تصویب مجلس
شورای ملی به او لقب «رضاشاه کبیر» داده شد
تنها سفر خارجی رضاشاه
رضاشاه در کل زندگیش تنها یک
سفر به خارج از ایران داشت و آن هم ترکیه بود
که با مصطفی کمال آتاترک دیدار
کرد. تنها سفر خارجی رضاشاه، سفر به ترکیه در
سال ۱۳۱۳ بود. او در این سفر سخت تحت تاثیر همپای ترکش مصطفی کمال آتاترک قرار
گرفت و کوشید تا مانند او، کشور را با قدرت اداره نماید. چنان که شمشیر جواهر
نشانی به رسم یاد بود به همراه عکس خود را به وی هدیه کرد و در پای عکس نوشت:
"به رسم یادگار برای دوست عزیز و برادر محترم حضرت قاضی مصطفی کمال رئیس
جمهور ترکیه ارسال گردید" سعد آباد ۲۹/ ۵/
۱۳۱۳ که امروزه
این عکس و شمشیر در موزه رسمی مقبره آتاتورک در شهر آنکارا میباشد. در این سفر،
رضاشاه با دیدن زنان بیحجاب
ترک که
مشغول به کار بودند
و همانند مردان در
صنعت کار
میکردند به فکر کشف حجاب زنان
افتاد.
میراث رضا شاه
رضاشاه برای سامان اداری و
اقتصادی کشور، چه در جایگاه پادشاه و
چه در جایگاه نخستوزیر و
وزیر جنگ، کارهایی کرد که برخی از آنها
عبارتاند از:[۶۴]
- دستور به سر گذاشتن کلاه پهلوی به جای دستار و عمامه به همهٔ مردم در سال ۱۳۰۳ خورشیدی (در پست نخستوزیری)
- متحدالشکل کردن لباس مردان (جایگزینی کلاه پهلوی با کلاه شاپو) و اجباری کردن کت و شلوار و کفش مردانه به جای لباسهای سنتی
- کشف حجاب (تغییر لباس زنان از پیچه و روبند به لباس و کلاه فرنگی و باز کردن صورت)
- ایجاد دادگستری
- تهیه و تصویب نخستین قانون مدنی ایران
- بنیانگذاری ثبت اسناد
- بنیانگذاری ثبت احوال و اجباری کردن برگزیدن نام خانوادگی و صدور شناسنامه
- لغو کاپیتولاسیون
- اسکان عشایر
- براندازی خانسالاری (ملوک الطوایفی)
- یکی کردن نیروهای نظامی و تشکیل ارتش ایران
- بنیانگذاری بانک سپه (نخستین بانک ایرانی)
- بنیانگذاری بانک ملی ایران
- بنیانگذاری بانک فلاحتی
- بنیانگذاری بیمه ایران
- ساخت راهآهن سراسری ایران (از خلیج فارس تا دریای خزر)
- جادهسازی، پلسازی و تونل سازی در کشور (به ویژه جادههای تهران به شمال)
- گسترش صنایع
- بنیانگذاری رادیو ایران (نخستین ایستگاه رادیویی ایرانی)
- بنیانگذاری خبرگزاری پارس(نخستین خبرگزاری ایرانی)
- بنیانگذاری دانشگاه تهران (نخستین دانشگاه ایرانی در ایران)
- بنیانگذاری فرهنگستان ایران (برای تقویت زبان و ادب فارسی)
- تغییر تقویم رسمی ایران از تقویم هجری قمری به تقویم خورشیدی جلالی (تغییر ماههای حیوانی به ماههای اوستایی)
- تغییر نام رسمی کشور در مجامع بینالمللی از پارس به ایران در سال ۱۳۱۴
زنان
تا پیش از حکومت رضاشاه،
قوانین به مردان اجازه حکومت بر زنان را میداد. اگرچه اقدامات رضا شاه نتوانست
اصلاحات اساسی برای احقاق حقوق زنان انجام دهد ولی او این حقوق را از راههای
دیگری همچون گسترش سیستم آموزشی و دعوت از زنان برای ساختن ایران به کمک زنان تحصیل
کرده و کار در شغلهایی چون معلمی بهبود داد.
از دیگرسو برای نخستین بار
با تصویب قانون مدنی در سال ۱۳۰۷، اولیهترین حقوق زنان برای
ازدواج، به رسمیت شناخته شد و کف سن ازدواج دختران که تا پیش از آن محدودیتی نداشت
به ۱۵ سال تمام رسید. همچنین مردان مکلف شدند که ازدواج خود را
در یک دفتر ازدواج ثبت و رسمی کنند. در سال ۱۳۱۷ قانونی
مترقی تر، مردان را مجبور به ارائه گواهی پزشکی (عمدتا برای جلوگیری از سرایت
بیماریهای مقاربتی از مرد به همسرش) هنگام عقد نمود.
اما از سوی دیگر، رضاشاه پس
از به سلطنت رسیدن اقدام به سرکوب، توقیف و بستن نشریات و انجمنهای مستقل از جمله
سازمانهای زنان کرد
و آخرین آنها را نیز در سال ۱۳۱۲ بست.
رضاشاه در ۱۷ دیماه ۱۳۱۴ طرح کشف حجاب زنان
را اجرا نمود. در این تاریخ برای اولین بار همسر و دختران رضا شاه، در جشن
دانشسرای عالی دختران بدون حجاب حضور یافتند.
wikipedia
نظرات