سید جمالالدّین اسدآبادی ۱۲۱۷(خورشیدی اسدآباد همدان-۱۲۷۵خورشیدی استامبول )که از او با نامهای جمالالدین الافغانی و سید محمد بن صفدر الحسین نیز نام برده میشود. اندیشمند سیاسی و مبلغ اندیشه اتحاد اسلام بود. وی همچنین از اولین نظریه پردازان بنیادگرایی اسلامی محسوب میشود. اطلاعات اندکی درباره محل تولد و خانواده وی در دست است و محل تولد او همیشه محل اختلاف بودهاست. با وجود لقب «افغان» که او خود را با آن معرفی مینمود و با آن شناخته شده بود، وی ایرانی و شیعه و از مردم اسدآباد همدان بود.
او از پنج سالگی به فراگیری دانش نزد پدر
خود پرداخت. او برای ادامهٔ تحصیل به مدرسهٔ صاحیه قزوین رفته ودروس حوزوی را تا سطوح عالی
نزد برادران برغانی آموخته و سپس تهران مهاجرت کرد. وی در همین زمان و در حالی که بیش
از شانزده سال نداشت، پس از چند دیدار با آیتالله طباطبائی مرجع بزرگ وقت درجه اجتهاد را دریافت کرد. مدت زمانی بعد عازم نجف شد تا از درس کسانی چون شیخ مرتضی انصاری بهره جوید. از اساتید دیگر وی در نجف میتوان
به ملا حسینقلی همدانی اشاره کرد.
سید جمال الدین در سن ۱۸ سالگی در
اکثر علوم رایج در آن زمان به مقام عالی رسید. بعد به هندوستان و حجاز و مکه
سفرهایی کرد و سرانجام به افغانستان مراجعت نمود. ودر آنجا شریک اسرار دوست محمد خان امیر افغانستان شد. در جنگ هرات نیز همراه او بود. سپس به مصر رفت و با دانشمندان آنجا همنشین شد.
او در مصر به خاطر دانش و کمالاتش بسیار معروف شد و در جامع ازهر منطق و فلسفه درس میداد. شیخ محمد عبده و گروهی از فضلای مصر در کلاس او حضور داشتند.
سید جمال در ۱۲۵۴ هجری قمری، بنا به
دستور شیخ انصاری عازم هندوستان شد و ضمن آشنایی با علوم جدید،
سعی کرد تا مردم و خصوصاً مسلمانان را علیه استعمار انگلستان بسیج کند.
در مصر با استقبال برخی مقامات
دولتی روبرو شد و شروع به تدریس و تبلیغ کرد. بسیاری از نویسندگان و روشنفکران مصر
از او بهره بردند و شیخ محمد عبده مفتی بزرگ مصر او را همچون استاد خود میدانست.
در تحولات سیاسی مصر نقش موثر داشت و به همین دلیل پس از مدتی به کوشش نمایندگان
خارجی که منافع خود در مصر را در خطر میدیدند او را از مصر بیرون کردند و به هند
رفت. مدتی او را در کلکته زیر نظر حکومت انگلیسی هند نگاه
داشتند و بعد که اجازه یافت از راه دریای سرخ به اروپا رفت.
در لندن و پاریس مورد توجه مقامات سیاسی اروپا
بود. در پاریس با همکاری شیخ محمد عبده به انتشار روزنامه عروه الوثقی مبادرت
نمود. که فقط ۱۸ شماره از آن منتشر شد. با نشر مقالات اندیشههای خود در مورد اتحاد اسلام را
میپراکند. بالاخره به حجاز سفر کرد و از بوشهر به ایران وارد شد و به تهران
رفت و در خانه حاجی محمد حسن امینالضرب ساکن شد.
چند بار با ناصرالدینشاه ملاقات
کرد و از ضرورت قانون گفت ولی شاه سخنان او را نپسندید و پس از مدتی امر به اخراج
او از ایران کرد. از راه مازندران به
قفقاز و بعد به مسکو و پترزبورگ رفت.
در سفری که به مونیخ رفت با ناصرالدینشاه و امینالسلطان ملاقات
داشت و به دعوت آنان دوباره به ایران بازگشت. مدتی در شاهعبدالعظیم بود
که باز به دستور شاه با افتضاح او را بیرون کردند. به بغداد و بصره سپس به اروپا رفت.
سلطان عبدالحمید او
را به استانبول دعوت
کرد و امیدوار بود از نفوذ او برای اداره کشورهای اسلامی امپراتوری عثمانی بهره گیرد.
در استانبول میرزا آقاخان کرمانی و
شیخ احمد روحی و
خبیرالملک به
تشویق او به نشر مطالب علیه شاه و اتابک پرداختند. پس از کشته شدن ناصرالدینشاه
به دست میرزا رضای کرمانی که
از مریدان او بود، دولت ایران خواستار تحویل او شد ولی مقامات عثمانی نپذیرفتند. او پس از مدتی از چشم
سلطان افتاد و مواجب او را قطع کردند و با فقر زندگی میکرد تا اینکه به سرطان فک مبتلا
شد و او را جراحی کردند و در ۱۲۷۵ هجری شمسی (۹ مارس ۱۸۹۷ میلادی) در استانبول درگذشت
و در گورستان شیوخ دفن گردید. علاوه بر دیدگاه شماری از پژوهشگران، برخی از یاران
سید هم عقیده دارند که سید توسط اعوان سلطنت قاجاری- در تلافی ضدیت با نظام قاجار
و قتل ناصر الدین شاه -مسموم
شده و به قتل رسیدهاست.
بنا به درخواست دولت افغانستان
مبنی بر انتقال کالبد او، این درخواست از سوی دولت عثمانی مورد
قبول واقع شد و درسال ۱۲۸۴ پیکر سید جمالالدین از استانبول به کابل منتقل شد و در دانشگاه کابل د
دفن گردید که با دفن تابوت او در این محل، نام دارالفنون به آنجا گذاشته شد و در
زمان سلطنت محمدظاهرشاه درسال
۱۳۱۱ سازه بلندی از سنگ آبنوس سیاه بالای آن گردید.
بسیاری از پژوهشگران مانند حسن یوسفی اشکوری و محمد مسعود نوروزی ، سید جمال را بنیانگذار و آغازگر روشنفکری دینی یا نوگرایی دینی در جهان اسلام می دانند. نوگرایان دینی معتقد به دینی عقلانی
و سازگار با مدرنیته و علم جدید هستند. بنابراین این پندار غلط که برخی سید جمال
را در حوزه بنیادگرایان دینی معرفی می کنند ، ناشی از ضعف دانش و فقدان تحلیل درست
آنهاست.( منبع: روشنگر شرق سید جمال الدین اسد آبادی، انتشارات قصیده سرا، محمد
مسعود نوروزی؛ درآی غافله،حسن یوسفی اشکوری(.
نظرات